♥امیران مادر♥

امیران مادر مشغول فوتبال بازی بافوتبال دستی این فوتبال دستی راروز تولد امیرمهدی دختر خاله اش هدیه اورد که به دختر خاله اش اجی می گوید این اجی یک پسر گل دارد ابوالفضل است که با امیران مادر خیلی جور است.بخصوص وقتی امیر عباس ان رامی بیندیا که عکس خیلی ذوق می کند       ...

یک روز جمعه که نهار باعمووبی بی عمه شان رفتهبودیم پارک فجربچه هاخیلی بازی کردند وقتی که برگشتیم بچه ها ازشدت خستگی خوابیدند من بعدازیک مدت طولانی که دستگاه رایانه خراب بودحال تصمیم گرفتم که به وبلاگ گل پسرهایم سری بزنم   گل پسرهایم باپسرعمویش     ...

امیر کوچک مادر دندان عقبیش درحال درامدن است وخیلی بی تابی می کند و در این عکس مقداری تب دارد که شب گذشته بهش شیاف زدمش که راحت خوابید چون بی تابی می کرد       ...

امیر عباس عاشق ماشین وشلوارش است .که وقتی که صبح می شود می گوید للوار للوار     ...

دیروز بعد نماز من وبابا وامیران رفتیم بازار به امیر مهدی باباش قول داده بود که برای چون درامتحان علمی اول شده بود جایزه بگیرد کهبرایش یک پلیورجلوباز گرفتیم وبرای امیر عباس این بلوزراگرفتم .پسرم عباس امروز یاد گرفت که با صدا ببوسد اول فقط لبهایش را می گذاشت که یعنی بوسیده است قربون امیران بشوم       ...

پسر مادر خودش رابرای امتحان علمی اماده می کند که نتیجه ان اول شدن بود که از بیست ودو سئوال بیست و دو گرفت که سر صف تشویق شد افرین به دسته گل مادر     ...

گل پسر مادر با خانه بازیهایش فقط قطار و اپارتمان می سازد بیشتر علاقه اش قطار است اولین بار که سوارقطار شد از همان روز دیگر شروع به درست کردن قطار کرد   ...

امیر مهدی عزیز مادر هنگامی که از مدرسه می اید سریع سراغ مشق هایش می رود وقتی به او می گویم که داول بیا غذا بخور می گه نه اول درسهایم البته وقتی وارد می شود اول سلام  می کند  بعداز که لباسهایش راکه دراورد  دستهایش وجورابهایش را می شوید   ...

این عکس نگار خواهر رضاعی امیران مادر               ...