روز تولد پدر
من وبچه ها در روز 26خرداد رفتیم بازار تا برای بابا هدیه بگیریم وباسلیقه امیرمهدی یک پیراهن گرفتیم و بعد شب بابچه ها رفتیم شیرینی گرفتیم تا پدر غافلگیر کنیم پدر خیلی خوشحال شد وفرداان روز باپیراهن سر کار رفت ...
نویسنده :
مادری
8:48
پایان هشت سالگی
امیر مهدی مادر در روز شش خرداد هشت سالگی اش تمام شد و وارد نه سالگی شود در این روز خودم برایش کیک درست کردم و خودش می گفت خوب بود دعوت می کردیم ولی شب خاله اش دختر وپسر خاله اش و نوه خاله اش که خیلی پسر هایم را دوست دارد امده بودند البته دائی وزن دائی و بچه هایش هم امده بودند پسر گلم خیلی خوشحال شود ویک دست بلوز وشورت ورزشی برایش گرفتم کادو بقیه نقدی بود حدود صد تومان گیرش امد ...
نویسنده :
مادری
12:53
روز پدر
امیر مهدی و امیر عباس روز پدر برای باباش کادو گرفتند امیر عباس فقط مشغول این بود که گلهای روی کادو رادر بیاورد روزت مبارت پدر جان ...
نویسنده :
مادری
12:17
رفتن به پارک
دیشب بعد نماز مغرب وعشا به اتفاق زن عموی امیران مادر به فجر رفتیم شام خوردیم وبعد بچه ها را به جایگاه اسبابازیها بردیم بچه ها خیلی بازی کردند و خیلی خوشحال بودند ...
نویسنده :
مادری
13:56
بدون عنوان
با سلام خدمت خوانندگان وبلاگ امیران مادر این روز ها که دل مومنان از غم اهانت وهابی های مزدور اسرائیل به ساحت مرقد مطهر حجر بن عدی صحابی بزرگوار رسول خدا (ص) سوگوار است این ستون را به دلدادگان به اسلام ناب محمدی (ص) اختصاص دادم . تاریخ ز تکرار خودش گریان است با نوح بگو که نوبت طوفان است از مرقد حجر بن عدی فهمیدم از چیست مزار فاطمه (س) پنهان است این روز ها به توفیق حجر بن عدی سردار شهیدی که هنوز بعد از 1383سال سنگ مولا را به سینه می زندو گرگ ها پیکرش را که به محبت علی علیه السلام با طراوت ...
نویسنده :
مادری
17:30
اسکوتر بازی کردن
امیر عباس مادر خیلی دوست دارد که بااسکوتر امیر مهدی بازی کند امیر مهدی مادرخیلی روی اسباب بازیهایش حساس است وبیشتر وقتها امیر مهدی اسباب بازیهایش را به او می دهد فقط به برادرش می دهد ...
نویسنده :
مادری
17:02
نماز خواندن گل پسر مادر
حرف زدن گل پسر مادر
وقتی امیر عباس این الاغ را می خواهد می گوید گلاب را می خواهم البته تمام حرفی که با خ شروع میشود گ تلفظ می کند مثلا خاله را می گوید گاله می خواهم را می گه می گام من هم درست انها را برای او میگم وبعد ان چیز را به او می دهم تا تلفظ ان را درست یاد بگیرد ...
نویسنده :
مادری
17:31
امتحانات اخر سال
با سلام خدمت خوانندگان وبلاگ چند روزی است که امیر مهدی بیمار شده است درهفته پیش دو روز به مدرسه نرفت سه مرتبه پیش پزشک بردمش الحمد ا....حالا خوب است شنبه امتحان ریاضی داشت وامروز امتحان کتاب کاروفردا امتحان دیکته ودیگر تحطیل می شوند پسرم معلمش ازاو خیلی راضی است امیر مادر با اینکه بیمار بود به فکر معلمش بود وگفت که هدیه برای معلمم بگیرم من هم برای او 12تا پشدستی گرفتم و برای معلممش برد این عکس موقع سال تحویل است ...
نویسنده :
مادری
17:13